هر کس ز کار خلق یکی عقده وا کند ایزد هزار عقده ز کارش رها کند
صدها فرشته بوسه بر آن دست میزنند کز کار خلق یکی گره بسته وا کندمرد جوانی پدر پیرش مریض شد . او پدرش را که بیماریش شدت گرفته بود ، در گوشه ی جاده ای رها کرد و از آن جا دور شد . پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید . رهگذران از ترس مسری بودن بیماری پیرمرد و برای فرار از دردسر ، بی اعتنا به ناله های او ، راه خود را می گرفتند و می رفتند .عارفی از آن جاده عبور می کرد ، به محض دیدن پیرمرد ، او را به دوش گرفت تا ببرد و درمانش کند . رهگذری به طعنه به عارف گفت : این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک ، نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد به وجود می آورد . پسرش هم او را در این جا به حال خود رها کرده و رفته است . تو برای چه به او کمک می کنی؟ عارف گفت : من به او کمک نمی کنم ، بلکه به خودم کمک می کنم ؛ اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم ، چگونه رو به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم ؛ من به خودم کمک می کنم .
هر گاه انسان به دیگران خدمت می کند و مشکلی از مشکلات آنان را بر می دارد ، چه لذتی شیرین تر و زیباتر از این وجود دارد که در خود احساس شعف و نشاط و با ارزش بودن می کند و خود را به خدای خویش نزدیک می بیند ، چنان که امام علی (ع) می فرماید : کسی که دلی را شاد کند خداوند عوض آن شادی و خرّمی، برایش لطف و خوشی معنوی میآفریند که بر اثر انجام کارهای نیک به او روی میآورد . در جهانبینی اسلامی، علّت تشویق به کارهای پسندیده آن است که علاوه بر دیگران در درجه اوّل خود شخص از دریافت برکات این اعمال خیر برخوردار میشود. رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در اشاره به نتیجه کمک به دیگران میفرمایند: «تا زمانی که انسان مؤمن در کمک و خدمت به برادر مؤمنخود کوشا باشد، خداوند نیز او را کمک و یاری خواهد کرد . تلاش برای خدمت به همنوعان و برادران دینی، آثار و برکات فراوان دنیوی و اخروی برای انسان در پی دارد، از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که: «هر کس در پی برطرفسازی نیازهای برادران دینی قدم بردارد خداوند پاداشهای ویژهای به او عطا میکند. که از جمله آنهاست آمرزش برخی از گناهان او، دستیابی به بعضی کمالات برتر و رسیدن به مقام و منزلت شفیع بودن » . از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله سؤال شد: چه کسی نزد خداوند محبوبتر است؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: آنکه نفعش به انسانها بیشتر برسد. اگر چه همه کارهای انسان وقتی با هدف اطاعت از دستورات الهی انجام گیرد، عبادت محسوب میشوند و انسان با انجام آنها، مستحقّ پاداش نیکی از خداوند میشود، ولی مراتب اعمال عبادی با یکدیگر بسیار متفاوت است و برخی از آنها در مقایسه با سایر کارها، از اهمیت بیشتر و در نتیجه پاداشی افزونتر برخوردارند. از مجموعه تعابیری که در روایات درباره خدمت به مردم و یاری رساندن به آنها شده است، برتری این عمل نسبت به عبادات مستحبی مانند اعتکاف، طواف کعبه ، روزه مستحبی و... به خوبی معلوم میشود. در روایتی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «به خدا قسم که برآوردن یک حاجت مؤمن، از روزه یک ماه و اعتکاف یک ماه در مسجد برتر است». البتّه این قبیل از تعابیر، به معنای نفی فضیلت عبادات یا کوچک شمردن آنها نیست، بلکه تبیین اهمیت خدمترسانی به مردم بوده و گرنه هر عمل عبادی، جایگاه و اهمیت خاص خود را داراست. حضرت علی علیهالسلام نیز میفرماید:به همه مردم نیکی کن؛ چرا که ارزش هیچ عملی در پیشگاه خداوند سبحان با فضیلت کارهای نیک برابری نمیکند. ره آاوردهای خدمت رسانی در همین دنیا حمایت و یاری مردم را به خود جلب می کنند ، اعتبار اجتماعی پیدا میکنند ، مورد ستایش و تحسین مردم قرار می گیرند ، آوازه آنان بلند میشود .
سخنان امام علی (ع) گواه ما در این مورد است که می فرماید : - مَنْ اَحْسَنَ اِلَی النّاسِ حَسُنَتْ عَواقِبُهُ وَ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ ، هر کس به مردم، نیکی کند، عاقبتش نیکو میشود و کارهایش به آسانی انجام میگیرد - کَثْرَةُ اصْطِناعِ الْمَعْرُوفِ تَزیدُ فِی الْعُمْرِ وَ تَنْشُرُ الذِّکْرَ ، فراوانی کار نیک، عمر (نیکوکار) را زیاد و یاد و آوازهاش را منتشر میکند- مَنْ کَثُرَ اِحْسانُهُ کَثُرَ خَدَمُهُ وَ اَعْوانُهُ ، کسی که فراوان نیکی کند، خدمتگزاران و یارانش فراوان شوند . پاداشهایی از قبیل آمرزش گناهان، ورود به بهشت، دریافت مدال و درجه بهشتی، ثبات قدم و ایمنی در قیامت، برخورداری از شفاعت و غیر اینها بیانگر میزان ارزندگی خدمتگزاری است . امام صادق علیهالسلام فرمود: هر مؤمنی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد خداوند برای هر قدمی یک ثواب مینویسد و یک گناه از او کم میکند و یک درجه در بهشت به مقام او میافزاید همچنین فرمود: کسی که یکی از خواستههای برادر دینی خود را برآورد خداوند بزرگ روز قیامت صدهزار خواسته او را برمیآورد که نخستین آنها بهشت است. در جای دیگر فرمود: هر مسلمانی که حاجت مسلمان دیگر را برآورد خداوند متعال به او ندا دهد که ثواب تو با من است و به کمتر از بهشت برای تو راضی نمیشوم . خدمت رسانی یکی از بهترین راههای تقرب به خدای سبحان است و هر کاری که انسان را در رسیدن به این کمال یاری کند ارزشمند است .بدون شک حمایت الهی بدرقه راه خدمتگزاران به مردم است و خادمان به مردم از حمایت و کمک خداوند برخوردار و همواره در پناه او خواهند بود. پیامبر اکرم(ص) در این مورد ، میفرماید : اِنَّ اللّهَ فی عَوْنِ الْعَبْدِ مادامَ الْعَبْدُ فی عَوْنِ اَخیه ، همانا بنده تا وقتی که در راه کمک رسانی به برادر دینیاش باشد خدایش کمک میفرماید . بزرگواری و سروری؛ خدمت به مردم در روح خدمتگزار تأثیر گذاشته، احساس بزرگی و بزرگواری و شخصیت اجتماعی را برایش به ارمغان میآورد و در انجام مسئولیتها و مأموریتهای محوّله موفقش میکند . به قول صائب تبریزی: ای رهروی که خیر به مردم رساندهای آسوده رو، که بار تو بر دوش سائل است آنان که در راه خیر کوشایند، بندگان خاصّ پروردگارند که توفیق خدمت یافتهاند. مدال «خدمت» بر سینه دارند و دلی پرمهر در آغوش، گروه خونشان با مردم یکی است و همسایه دیوار به دیوار غمها و شادیهای مردمند. بار مردم را میبندند و گره از کارشان میگشایند. خدمت بی منّت را عبادت میدانند واجر و پاداش را تنها از خدا میخواهند، پرکارانِ کم ادّعایند، نه پرمدّعاهای کم کار! شعار را کار نمیدانند و کار را هم عار نمیشمارند. هر چه دارند، از مال و مقام و نفوذ و وجهه و دانش و توان و تخصّص، وقف بندگان خدا میکنند و این وقفنامه را به امضای خدا میرسانند و از اسارت دنیا رها میشوند. بازگشت ثمره احسان به خویشتن، هم در دنیاست، هم در آخرت. امّا از آنجا که آخرت سرای پاداش است، بیشترین رجوعِ ثمرات را باید در آنجا جست . به قول صائب تبریزی : تیره روزان جهان را به چراغی دریاب تا پس از مرگ، تو را شمع مزاری باشد ابوحمزه ثمالی از امام علی بن الحسین علیه السلام چنین نقل کرد:
«من قصی لاخیه حاجة فبحاجة الله بدا ... ; کسی که یک حاجتبرادرش را برآورد خداوند صد حاجت او را برآورد . کسی که اندوهی را از دل برادرش بردارد، خداوند اندوه روز قیامت را از او برطرف سازد; هر قدر هم که زیاد باشد . و هر کس برادرش را که در مقابل ستمکار قرار گرفته است، یاری دهد، خدا او را هنگام عبور از صراط یاری میکند، در وقتی که قدمها میلغزد . و کسی که به دنبال نیاز برادر مؤمنش برود و با برآوردن حاجتش او را شاد کند، چنان است که رسول خدا را مسرور کرده است . و هر کس او را سیراب کند، خدا او را از شراب سر به مهر بهشتی سیراب میسازد . و هر کس گرسنگی او را با طعام برطرف کند، خدا او را از میوههای بهشتی سیر میکند . و هر کس برهنگی او را بپوشاند خدا او را با جامههای زربافت و حریر میپوشاند . و اگر با اینکه برهنه نیست، او را لباسی بپوشاند، پیوسته در حفظ خدا است تا هنگامی که نخی از آن جامه بر تن او باشد . و کسی که کار مهم برادرش را کفایت کند، خداوند پسران بهشتی را خدمتگزار او میسازد . و کسی که او را بر مرکبی سوار کند، خدا او را در قیامتبر ناقهای بهشتی سوار میکند که فرشتگان به آن میبالند . و هر کس مؤمنی را هنگام مردنش دفن کند، گویا او را از ولادت تا مرگ پوشانده است . و هر کس او را همسری دهد که مایه انس و آرامش باشد، خداوند برای او در قبر مونسی به شکل محبوبترین افراد خانوادهاش قرار میدهد . و کسی که برادر مؤمن بیمارش را عیادت کند، فرشتگان دور او را میگیرند و دعا میکنند تا وقتی که از آنجا بیرون رود و به او میگویند: «خوشا به حالت و بهشت گوارایت!» به خدا سوگند برآوردن حاجت مؤمن در پیشگاه خدا محبوبتر از دو ماه روزه پی در پی با اعتکاف آن دو ماه در ماه حرام است . (ثواب الاعمال و عقابالاعمال، ص 325 (
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ |
|
ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع کنید و سجود به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید.
رکوع علامت ادب است و سجده برای قرب و نزدیکی است و عبودیت و بندگی جانِ عبادت است برای رستگاری. در این میدان، تنها عبادت به معنای خاصش مطرح نیست؛ که خدمت به خلق و کارهای نیک نیز شرط است. به بیان دیگر، انسان رستگار یعنی انسانی کامل و انسان کامل یعنی انسانی که واجد همة ارزشهای انسانی باشد.
رشد جامع: شرط رسیدن به کمال انسانی
رشدِ یک بُعدی نه تنها فضیلت و کمال محسوب نمی شود، بلکه اغلب موجب انحرافات جدی می شود. برخی فقط در عبادت و زهد به حد افراط پیش می روند و اسلام و مسلمانی را منحصر به مسجد و دعا و ذکر... می کنند. البته اینها از ارزشهای انکارناپذیر است؛ اما افراط در آنها ارزشهای دیگر را محو خواهد کرد. خدمت به خلق نیز از ارزشهای مسلّم است که اگر به حد افراط و به این نتیجه برسد که «عبادت بجز خدمت خلق نیست»، خواسته یا ناخواسته به ارزشهایی چون علم و جهاد و عبادت... لطمه می زند. عشق و عرفان نیز اگر تنها ارزش انسانی معرفی شود به عقل و آگاهی و تلاش و عمل صدمه می زند. در مقابل، عقل نیز اگر تنها ارزش تلقی شود به شهود و عبادت و معرفت ضربه می زند. باید گفت انسان کامل انسانی است که همچون امام علی (ع) ، که جامع الاضداد بود، عبادت و زهد و خدمت به خلق و آزادی و عشق و عقل و عدالت خواهی و بالاخره و همة ارزشها را در حدّ عالی و هماهنگ باهم داشته باشد.
قال رسول اللّه: « السَّعادَةُ کُلُّ السَّعادَةِ طُولُ العُمرِ فی طاعَةِ اللّهِ .» (تمام خوش بختی و رستگاری طول عمری است که در فرمانبرداری خدا بگذرد.)
امام علی بن ابیطالب (ع) در دعای کمیل عرضه می دارند: « یارَبِّ یارَبِّ یارَبِّ قَوِّعَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی وَهَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاتِّصالِ بِخِدمَتِکَ حَتّی اَسرَحَ اِلَیکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ وَ اُسرِعَ اِلَیکَ فِی البارِزینَ و... » (ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من، اعضایم را در خدمتت توانا کن و درونم را بر تصمیمم ببند و در ترست به من کوشش بخش و پایداری در پیوستگی خدمتت تا در میدانهای پیشتازان برایت برانم و در میان پیشروان به کویت بشتابم و در میان مشتاقان به قربتت با اشتیاق ترین باشم و مانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون اهل یقین از تو بترسم و در آستانت با مؤمنان گرد آیم.)
خدمت کردن و خدمت گزاری به مردم خدمت به خداست. اگر خدا را دوست داری بندگان خدا را خدمت گزار باش و بدان که اگر بنده ای را شاد کنی هزار بار بهتر از آن است که شب و روز به ورد و ذکر مشغول باشی.
مومن در بینش و نگرش قرآنی کسی است که به همه آفریده ها به عنوان موجودات مستحق خدمت می نگرد و اگر دست به دعا و نیایش برداشت از خداوند می خواهد که هر گرسنه ای از انسان و غیر انسان و یا کافر و مومن سیر کند و هر بی پوشاکی را بپوشاند و هر بینوایی را نوا و هر بی پناهی را پناه و هر اسیری را آزاد سازد.
خدمت به آفریده های الهی که آدمی را به بالاترین سطح کمال بشری می رساند و افزون بر انجام تکلیف و ماموریت و وظیفه خلافت الهی شخص را به عالی ترین درجات بالا می برد. یکی از عناصر قواعد اخلاقی مجموعه جهان خدمت است. که برای به نتیجه رسیدن تکامل بشریت وجود آن لازم خواهد بود ، در واقع آنچه در سطح رفتاری فرد لازم می آید خدمت کردن است نه به دلیل اینکه ما را آدمهای خوبی بدانند بلکه برای اینکه بدون خدمت کردن هیچ کس امکان رشد را نمی یابد .یکی از فاکتورهای که باید همیشه در نظر داشت این است که باید خدمت را از نیکوکاری جدا نمود ، در واقع خدمت عملی سخاوتمندانه و کمک از یک فرد به فرد دیگر در موقعیتی برابر است در حالی که نیکوکاری بخشش از سوی کسی است که دارد به کسی که ندارد.در یک زندگی معقول نیکوکاری جای خود را به خدمت می دهد و در نتیجه یک رابطه دوجانبه ایجاد می شود و در این ارتباط ، هم دریافت و هم ایثار هر دو باهم صورت می گیرد در واقع ما در حال خدمت خودخواهی را نابود می کنیم و تساوی خود را با دیگران برقرار می سازیم. برخی از لوازم خدمت برای یک شخص :1- معرفت نفس: در مرحله اول ابتدا باید شخص توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد و قوای خود را در جهت خدمت به کار گیرد.2- درک : شخص باید به این درک برسد که هیچ کس نمی تواند ضرورت اساسی خدمت را در زندگی بشر انکار کند . و خدمت را به عنوان یک اصل برای زندگی بهتر بپذیرد.3- عشق : بدون عشق انجام هیچ کاری نتیجه مطلوب را نمی دهد. شخص خادم می بایست عشق به همدوستی همنوعی و خدمت به دیگران را در خود پرورش دهد و حس خودخواهی را در خود تا حد امکان کاهش دهد.4- اراده : داشتن اراده سالم بستگی به رشد و تکامل لازم در معرفت نفس یا حب نفس دارد. و نتیجه یک اراده آزاد انسانی خدمت به همنوع است.