8سال زندگی مشترک.....!!!
قبل از ازدواج :
عزیزم من بی تو میمیرم تو این یک ساعتی که نبودی برای من یک سال گذشت دیگه خواهش میکنم ترکم نکن...
دوران نامزدی :
ای تو محبوب ترین محبوبها ای زیبا ترین موهبت الهی ای ادامه حیات من نمیدانم اگر فردا تو نباشی من فردای آن روز را خواهم دید...
دوران ازدواج :
عزیزم شام داریم؟ یا باید برم از همسایه خوبمان رستوران؟؟ غذا بخرم ! لباسام هم که نشستی اشکال نداره اتو شویی هم باید نون بخوره
دوسال بعد از ازدواج :
خانوم من حوصله مهمونهای شما رو ندارم یعنیاز خواهرت با اون شوهر مدعی اش نفرت دارم من میرم خونه مامانم شب هم نمیام
پنج سال بعد از ازدواج :
دیگه از دست تو دیونه شدم اون از دست پختت که همش شفته پلو میپزی این هم وضع خونه زندگیمونه همش پای تلفن میشینی با ابجی جونت از مد لباس و کلاسهای لاغری حرف میزنیدیگه طاقت ندارم
هشت سال بعداز ازدواج:
طلاق !!!!!!!!!!!!!…..
چرا باید قلبهایمان از سنگ بشود....!!!
وچقدر زندگی زیبا بود
اگر...
تا وقتی زنده هستیم به هم عشق بورزیم...